بهرهگیری دانشگاهها از ادبیات پایداری قطرهچکانی است
دکتر محمود رنجبر بر این باور است که دانشگاههای ایران در بهکارگیری ادبیات پایداری به دو دسته تقسیم میشوند؛ دسته نخست اندک دانشگاههایی هستند که علم و نشان ادبیات مقاومت را برافراشتهاند و رشته تحصیلی ادبیات مقاومت را پدید آوردهاند و دسته دوم دانشگاههایی هستند که با وجود قوانین موجود از گسترش و نشر فرهنگ مقاومت و آثار ادبی و قلمی این حوزه پیشگیری میکنند
سرویس ایثار و مقاومت جوان آنلاین: در گفتوگویی که با دکتر محمود رنجبر، استاد زبان و ادبیات فارسی انجام دادهایم به وجوه ارتباط تمدن نوین، ادبیات پایداری و بیانیه گام دوم انقلاب و آسیبشناسی این ادبیات و لزوم مطرح شدن و توجه دانشگاهها به ادبیات پایداری به عنوان فصل نوینی از ادبیات معاصر پرداختهایم. با ذکر این نکته که از دکتر رنجبر تاکنون دهها مقاله در مباحث ادبی و نقد و پژوهش نظیر شیوهای نو در نگارش نامه اداری و نگاهی به برخی مسائل ویرایشی، روایت اول و دوم از دفترچه آلبالویی، سه شیفته پای کار، طنز مزههای جنگ و... منتشر شده است، شما را به خواندن این گفتگو دعوت میکنیم.
ادبیات پایداری با عمر بیش از ۴۰ ساله در حال تکامل است، به نظر شما چه رویکردها، اولویتها و محورهایی باید بیشتر مورد توجه و مطمح نظر قرارگیرد تا اینگونه ادبیات به اهداف خود برسد؟
ادبیات پایداری سرچشمهای جاری و زلال دارد. اگر به تعبیر رهبر فرزانه انقلاب آن را گنج بدانیم وظیفه کسانی که در حوزه ادبیات پایداری مشغول هستند، استخراج این گنج است. کار برای بیرون کشیدن احجار کریمه نیازمند عرقریزی روح است. شاید مهمترین وجه حرکت برای این اقدام بزرگ، آموزش حین فعالیت است. متأسفانه ما به خیلی از تجلیات ادبیات پایداری نپرداختهایم و دچار کلیشهها و تکرارها شدهایم. باید تلاش کرد تا انسجام و همکنشی نظاممند بین کارگزاران و جویندگان حوزه ادبیات پایداری پدید آید تا اولویتها شناسایی شود. متأسفانه اکنون نهادهای متولی ادب دفاع مقدس مانند جزایر پراکنده عمل میکنند.
یکی از تأکیدات رهبر انقلاب در بیانیه گام دوم تمدنسازی و ایجاد تمدن نوین اسلامی است، نقشآفرینی ادبیات و ادبیات مقاومت را در این زمینه چگونه ارزیابی میکنید؟
خطاب رهبر فرزانه انقلاب در این بیانیه جوانان است. در تاریخ تحقق انقلاب اسلامی نقش جوانان غیر قابل انکار است. جوانان چه در پیروزی انقلاب و چه در مواجهه با تجاوز دشمن بعثی در خط مقدم مقاومت بودند. آنچه جوانان را حول تفکر حضرت امام و مقام معظم رهبری جمع کرد، اندیشه بنیادین و تمدنسازی است که حلقه مفقوده جهان از هم گسسته امروز است. از سوی دیگر نوع مواجهه ملت ایران با جنگ نیز پدیدهای نوین است که نیازمند بازخوانی است. وجه مقاومت ملت ایران در ساحت ادبیات و هنر تجلی مییابد و برای انعکاس عظمت و نشر این فرهنگ به هنر و ادبیات نیازمندیم.
گفتمانسازی در ادبیات پایداری باید متکی بر چه مفاهیم و انگارههایی باشد تا تثبیت و نهادینه شود؟
ادبیات پایداری جدا از گفتمان اسلام نیست. هر وقت توانستیم مفاهیم اسلامی را در اعمال خود جاری سازیم، امری مفهومی را به کارکردی و کاربردی مبدل ساختهایم؛ بنابراین اتکا به اندیشههای برخاسته از گستره تمدنی اسلام موجب ساخت گفتمان مقاومت و پایداری میشود. ایثار، از جان گذشتگی، تکامل، پایداری، دینداری و... مفاهیم و جلوههای ادب پایداری هستند که در آثار باید بروز و ظهور یابند.
ادبیات مقاومت در ایران با ادبیات پایداری سایر کشورها چه تمایزها و تفاوتها یا اشتراکاتی دارد؟
ادبیات مقاومت ایران ترکیبی از دادههای معرفت شناختی اسلام و ایران است حال آنکه هسته مرکزی ادبیات مقاومت در سایر ملل وطنپرستی است؛ لذا در ادبیات مقاومت ملل دیگر زمانی که نهضت به پیروزی میرسد، مقاومت و دادههای ادبی آن پایان مییابد حال آنکه در ادبیات مقاومت ایران به آغاز رسالتی جدید میرسیم. از نظر شباهت نیز هر دو نوع ادبیات ایران و ملل جهان بر پایه تودهها و زبان استوارند یعنی هر دو آبشخوری از ادبیات گذشته نیز دارند.
میزان توجه دانشگاهها و مجامع فرهنگی و علمی را در بهرهگیری از ادبیات و فرهنگ پایداری چگونه میبینید؟
دانشگاههای ایران در بهکارگیری ادبیات مقاومت به دو دسته تقسیم میشوند؛ دسته نخست اندک دانشگاههایی هستند که پرچم و نشان ادبیات مقاومت را برافراشتهاند و رشته تحصیلی ادبیات مقاومت پدید آوردهاند و دسته دوم دانشگاههایی هستند که با وجود قوانین مصوب از گسترش فرهنگ مقاومت پیشگیری میکنند. در این دانشگاهها که غالب هم هستند، بدیهیترین رگه مقاومت یعنی درس آشنایی با دفاع مقدس برگزار نمیشود و اگر برگزار میشود به عنوان دروس مازاد بدون درج در معدل است؛ بنابراین بهرهگیری دانشگاهها از ادبیات مقاومت در حالت قطرهچکانی است.
نقش ادبیات پایداری را در انتقال مفاهیم مقاومت و ارزشهای انقلاب به سایر ملتهای جهان چگونه میبینید؟
ادبیات پایداری زبان تودههاست. فارغ از برج عاجنشینی رایج ادبیات مجلل، ادبیات پایداری دارای زبان ساده و بیپیرایه است و خلق جهان بودهها در آن آینگی میشود؛ بنابراین باید تلاش کرد ساحت ادبیات مقاومت را از منضمات و ملحقات دور سازیم تا بتواند با همان چیزی که بوده با مردم جهان گفتگو کند.
در چه حوزههای ادب پایداری هنوز با کاستیها و سطحینگری یا شعارزدگی مواجه هستیم؟
مهمترین کاستیها نگرش تقلیلگرایانه و محفلی و مجلس گرمکنی برای ادبیات پایداری است. برخی فکر میکنند بزرگداشت و تجلیل نوعی کار بنیادی است، اما واقعیت آن است که چنین کارهایی توجه به رنگ و لعاب و فراموشی بنیادهاست. از سوی دیگر هنوز برخی بر این باور هستند که ادبیات مقاومت چیزی برای عرضه ندارد. در بسیاری از پژوهشها استادان دانشگاه، ادبیات پس از انقلاب اسلامی را به رسمیت نمیشناسند. از سوی دیگر نوع مواجهه با ادبیات پایداری نیز تزریقی شده است. ادبیات مقاومت به دلیل افراط و تفریطها هنوز نتوانسته از چارچوب بروکراسی اداری بیرون بیاید. باید تلاش کنیم ساحت مردمی ادبیات پایداری به حیات طبیعی خود برسد. این آرزو زمانی تحقق مییابد که از تمام ظرفیتهای موجود در این حوزه استفاده کنیم؛ هم ظرفیتهای سختافزاری و هم نرمافزاری مثل سرمایه اجتماعی و...
کدام یک از آثار ادبی دفاع مقدس در حوزه شعر و رمان بر شما تأثیرگذار بوده است؟
بسیاری از آثار حوزه تاریخ شفاهی و رمانها برگزیده حوزه ادبیات پایداری را مطالعه کردهام غالب آنها نکات ارزشمند و تأملبرانگیز دارند. در حوزه شعر هم کارهای قیصر امینپور یکه است.
وضعیت ترجمه آثار ادبیات پایداری و میزان شناخت سایر ادبپژوهان را از ادبیات مقاومت ایران چگونه میبینید؟
خوشبختانه در نمایشگاه فرانکفورت غرفه دفاع مقدس تراز خوبی را به خود اختصاص داده است. واقعیت این است که ما باید وارد گفتگو با ناشران بزرگ جهان شویم و حتی به آنان بودجه بدهیم تا آثار ما را ترجمه کنند. هنوز بسیاری از جهانیان با عظمت کار مردم ایران آشنا نیستند. در حوزه زبان عربی هم نیازمند کار جدی هستیم. البته این مسئله صرفاً به ادبیات پایداری برنمیگردد. چند سال پیش به روسیه رفته بودم. در شهری بزرگ در جنوب روسیه یعنی آستراخان متأسفانه هنوز کتابهای آنجا با نشان پهلوی هستند. خوشبختانه طی سالهای اخیر کتابهایی به آنجا ارسال شد، اما بسیار کم است و این مسئله درباره ترجمه کتابهای دفاع مقدس به زبان روسی در حد صفر است.
چه راهکارهایی را برای ارتقای ادبیات پایداری پیشنهاد میکنید؟
مهمترین راهکار دعوت و تشویق نویسندگان بزرگ کشور به نوشتن در این حوزه است. باید به دنبال بزرگان ادبیات و نویسندگان مطرح مثل هوشنگ مرادی کرمانی، فرهاد حسنزاده و ... رفت و از آنها درخواست کرد در این حوزه کار کنند و اثر تولید کنند. ضمن اینکه به جای برگزاری صرف جشنوارهها باید به آموزش نسل جوان هم پرداخت. زیرا بسیاری از مواد حوزه ادبیات پایداری خام هستند. ما نیازمند کار جدی در این حوزه هستیم.